در کشور ما نیز سالانه 28هزار نفر در حوادث رانندگی کشته میشوند. با هر تصادف و کشته و مجروح شدن فردی، کانون گرم خانواده علاوه بر خلأ عاطفی از بعد اقتصادی نیز دچار مشکل میشود.
باتوجه به اینکه 70درصد کشتهشدگان سرپرست خانواده هستند که با مرگ و از کار افتادگی آنها پیامدهای ناگواری گریبانگیر خانوادههای آنها میشود و بعضاً به سمت فقر و تنگدستی پیش میروند. چه بسا معلولیتهای جسمی و نقص عضو و دردهای مزمن مجروحان تصادفات رانندگی، سلامت روان آنها را نیز به خطر میاندازد.
8 هزار نفر زندانی که بر اثر تصادف در زندان به سرمیبرند و برای آزادیشان به 600میلیاردتومان پول نیاز است، همچنین 40درصد مرگهای ناشی از حوادث ترافیکی به گروه سنی زیر 25سال اختصاص دارد که علاوه بر از دست دادن جان خود به سلامتی روانی نزدیکان نیز اثرات قابل ملاحظهای میگذارد. اگر بنای عقیدتی این اشخاص سست گردد زمینه جرم و کجروی آنان فراهم میشود و در کل امنیت اجتماعی جامعه اختلال ایجاد میگردد.
دامنه این مصایب برای عابران و رانندگان بسیار وسیع است. در کنار حوادث رانندگی که آسیبهای فردی و اجتماعی جبرانناپذیر و هزینههای سرسامآوری را بر جامعه تحمیل میکند، فرهنگ عمومی اجتماع و رفتار رانندگی نیز به طور اساسی دستخوش تزلزل و تنزل شده است که خود متقابلاً بر ایمنی ترافیک و مشکلات ترافیکی اثرات منفی غیر قابل انکار گذاشته و میگذارد.
رفتار رانندگی نشان از فرهنگ عمومی جامعه دارد و رانندگی یکی از مواردی است که شخصیت انسان را در اجتماع آشکار میسازد. روابط اجتماعی نوعی رفتار اجتماعی را ایجاد میکند که در ذات خود بر آموختههای فرد از اجتماع از زمان کودکی به بعد دلالت دارد. مشکلات و عقدههای روانی، اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و فرهنگی روح مخالفتجویی و ماجراجویی را تقویت نموده است.
میزان عصبانیت، بیصبری، رقابتجویی و انتقامجویی در رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی رانندگان بسیار بالاست. در تمامی ساعاتی که افراد چه راننده و چه مسافر و عابر در خیابانها در تردد میباشند، با بریدن راه و به زور راه گرفتن مواجهند. رانندگانی که سریع لاین عوض میکنند یا راه دیگران را میگیرند و یا سپر به سپر رانندگی میکنند، سرعت غیرمجاز و اکثراً انحراف به چپ، گردش به چپ، تصمیمگیریهای آنی دارند. ویراژ دادن، لایی کشیدن، سرعت زیاد و رو کم کردن، عدم رعایت فاصله و بوق زدنهای مکرر از جمله روشهای این قبیل رانندگان است.
در کنار این روشها استفاده از نور بالا برای تنبیه دیگران و رفتارهای ناپسند همراه با فحاشی و هتاکی به دیگران نیز بخشهایی از مفهوم رانندگی تهاجمی است که میزان علاقه و احترام فرد را به همنوعان نشان میدهد. فردی که بر این باور است که به حقوق فردی او تجاوز شده است، به حقوق دیگران تجاوز میکند.
احساس محرومیت نسبی تاثیری منفی در تمام زمینهها و ابعاد میگذارد و از تعلق اجتماعی فرد کم کرده و احساس قانونگریزی، بیتفاوتی یا خصومت نسبت به دیگران و احیای تبعیض در جامعه را در پی دارد. این بیاعتنایی به حقوق دیگر شهروندان از سوی شهروندی صورت میگیرد که کسی حقوق او را رعایت نکرده است. حق دیگران را میخورد و از دیگران طلبکار است.
محترمانه رفتار نمیکند، زیرا که با او محترمانه رفتار نکردهاند. اگر میخواهیم شهروندان محترمانه رفتار کنند باید با آنها محترمانه رفتار شود. نظم در رانندگی بازتابی از نظم و ترتیب فکری و رفتاری افراد است که خود تابعی از نظم و مهم شناختن آن در ادارات، مشاغل و بینظمیها و تاخیرهای مرسوم در اجتماع میباشد.
وقتی احتمالا و خدای نکرده عدهای با قانونشکنی سریعتر به مدارج بالاتر و یا خواستههایشان میرسند و مجازات هم نمیشوند، مردم هم رفتهرفته به رعایت مقررات پایبندی نشان نمیدهند. بیاعتنایی و حتی مقاومت در برابر قوانین راهنمایی و رانندگی، تظاهری از یکی از وجوه فرهنگی ماست که به همراهی عدم تامین معاش و آتیه و خدمات حمایتی دولتی به کاهش حس تعلق اجتماعی منجر میشود.
فشار کاری و بعضا 2 یا3 شغله بودن و یا گرایش مردم به استفاده از موتورسیکلت که به یکی از ارکان مهم نابسامانی ترافیک تبدیل شده، در درجه نخست پیامد وضعیت پایین اقتصادی مردم است که به خرید وسیله نقلیه ارزانتر به قصد تامین حداقل نیازهای رانندگی منجر شده است. توجه به تاثیر مشکلات اقتصادی و نارضایتی مردم و خصوصاً رانندگان از دیگر جنبههای زندگی اجتماعی در عدم رعایت قوانین و مقررات راهنمایی است که توجه بیشتر مسئولان را میطلبد.
از دیگر سو اعمال قانون و مقررات نوعی هدایت و رهبری جامعه و موجب نظم عمومی است. اعمال برههای و موقتی قوانین تخریب فرهنگ است. در سایه اعمال جامع، پیوسته، مداوم و منظم قانون است که مردم نظاممند میشوند و فرهنگ عمومی ارتقا مییابد.
جدیت و مداومت در اجرای قانون میتواند در دراز مدت فرهنگساز باشد و برعکس اجرای موقتی و تظاهر برجدیت در اجرا و مقطعی یا ساعتی عمل کردن میتواند باعث عدم جدی گرفتن مقررات و کاهش اعتماد مردم به نهاد مجری قانون شود. سنگینتر کردن جرایم رانندگی و سختگیری در اجرای فقط پارهای از قانون و به عمل نیاوردن پارهای دیگر از آن، واکنش نامناسب از سوی مردم را به دنبال خواهد داشت.
اعمال قوانین برای همه مردم بدون تبعیض، شفافیت، حد و مرز دقیق قانون، شرایط محیطی، مجریان قانون، نوع و میزان جرایم متناسب با تخلفات و... پارهای از پیششرطها و زمینههای لازم در این زمینه است که با اعمال پیوسته و دائمی مقررات در قانونمند شدن مردم موثر خواهد بود و فرهنگ عمومی جامعه را ارتقا خواهد داد.